در این مقاله، پس از ذکر معناى لغوى و اصطلاحى واژه تسلسل، به سیر تاریخى این بحث اشاره مى شود؛ به این صورت که مفهوم بى نهایت (Infinity) در بستر تاریخى اش از منظرهاى گوناگون بررسى مى گردد. سپس درباره استحاله نوع خاصى از بى نهایت، که تسلسل (Visious Infinity) نام دارد، بحث خواهد شد. در این باره، شرایط استحاله تسلسل، که غفلت از آن موجب گردید تا راسل ترتّب سلسله اعداد را تا بى نهایت، دلیلى بر عدم استحاله تسلسل فلسفى بداند، برشمرده مى شود.
همچنین در این مقاله به اثبات مى رسد که برهان وسط و طرف به ارسطو باز مى گردد، و این برهان برساخته ابن سینا و فارابى نیست؛ گرچه فارابى، ابن سینا و دیگر فیلسوفان اسلامى برهانهاى متعدد دیگرى اقامه کرده اند که برهان فقر و ربط علامه طباطبایى در ابطال تسلسل، در اوج آنها قرار دارد. این مقاله به بیش از پنجاه برهان از براهین تسلسل اشاره مى کند و به تفصیل درباره پانزده برهان از آن براهین به بحث خواهد نشست.