از نخستین نیازهاى نگارش دائرة المعارف، شناسایى مدخل هاى آن است. شیوه انتخاب مدخل ها و دسته بندى آنها نقش مؤثرى در ساختار دائرة المعارف دارد. مرکز پژوهشى دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، بر خلاف دائرة المعارف هاى دیگر، براى مدخل گزینى شیوه اى جدید برگزیده است. این شیوه هرچند زمانى طولانى مى طلبد، محصول آن کارى بنیادى و ماندنى خواهد بود. در این شیوه با استفاده از اصطلاح نامه هر یک از علوم، مدخل ها شناسایى شده، سپس در یک دسته بندى کلى به دو مقام «تحقیق» و «عرضه» تقسیم مى شود. در این مقاله، ویژگى هاى هر مقام تبیین شده است.
واژه هاى کلیدی
مدخل، اصطلاح نامه، دائرة المعارف، روابط اصطلاح نامه اى، رابطه سلسله مراتبى، رابطه ترادف، رابطه وابستگی.
مقدمه
رشد و توسعه علوم، بشر را به انتخاب روش هاى نوین براى انتقال معارف و ارائه دانش هاى بشرى ناگزیر کرده است. عدم امکان دست یابى به تمام علوم بشرى، گزینش و تنقیح در ارائه معارف را ضرورى ساخته است. یکى از روش هایى که امروزه بیش از گذشته براى ارائه مطالب و دستاوردهاى بشرى از آن بهره مى گیرند، دائرة المعارف و دانش نامه نویسى است. گسترش فرهنگ دائرة المعارف نویسى پاسخى به نیاز امروز بشر براى دستیابى سریع، آسان و فراگیر همراه با اختصار است.
تمایل به آشنایى با معارف عقلى اسلامى در میان محققان و اندیشمندان اسلامى و غیراسلامى، و فقدان مجموعه اى منسجم و گویا، زمینه ساز نگارش دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى شده است.
دائرة المعارف ها انواع مختلفى دارند: برخى عمومى، براى استفاده همگان؛ و برخى تخصصى، براى استفاده محققان واندیشمندان. از نظر قلمرو، برخى از دائرة المعارف ها عام، و شامل همه معارف بشرى مى شوند، و برخى خاص، و به یک یا چند حوزه از علوم مرتبط اند. امروزه به سبب حجم گسترده اطلاعات و تخصصى شدن علوم، دائرة المعارف نویسیِ تخصصى رو به افزایش است. دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى عهده دار جمع آورى، تنظیم و ارائه بى طرفانه دستاوردهاى علمى دانشمندان اسلامى در زمینه علوم عقلى اسلامى (منطق، فلسفه، کلام و عرفان) به محققان و اندیشه وران است.
دائرة المعارف، ارائه کننده نظام مند مطالبْ ذیل مدخل هاى اصلى است. از این روى، شناسایى مدخل اصلى، که عنوان و محور مباحث مقالات است و تنظیم آنها، از نخستین نیازهاى دائرة المعارف خواهد بود. جامع و مانع بودن و دقت در گزینش و تعیین جایگاه مدخل ها، از نشانه هاى دائرة المعارف مطلوب و معتبر است. عناوین و مدخل هاى مقالات، نشان دهنده دقیق و جامع بودن دائرة المعارف در حوزه تخصصى خود است. عناوین مقالات باید چنان انتخاب شود که افزون بر تأمین نیازهاى فوق، محتواى علمى آن گرایش را نیز به درستى نشان دهد.
مراکز دائرة المعارفى همچنین وظیفه دارند مدخل هایى را که در آن حوزه اهمیت داشته، اندیشمندانِ آن علم به آنها بیشتر اهتمام مى ورزند و محققان به آن مراجعه بیشترى دارند، از مدخل هاى دیگر شناسایى و گزینش کرده، هر یک را در مرتبه خود قرار دهند. شناسایى و تنظیم مدخل هاى دائرة المعارف بر عهده گروه مدخل شناسى در مرکز دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى است.
انواع مدخل ها در دائرة المعارف
در دائرة المعارف ها غالباً از دو گونه مدخل اصلى و ارجاعى استفاده مى شود.(حسینى، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین u، ص42) 1. مدخل اصلى، اصطلاحى است که مقاله ذیل آن درج مى شود؛ 2. مدخل ارجاعى به اصطلاحى گفته مى شود که در متن دائرة المعارف به مدخل دیگرى ارجاع مى شود. مدخل هاى مترادفِ مدخل اصلى و مدخل هایى که مباحث آنها به مدخل اصلى مرتبط اند و ذیل آن بحث مى شوند، مدخل هاى ارجاعى هستند.
در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، مدخل ها به صورت کلى به دو دسته تقسیم مى شوند: الف) مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش؛ ب) مدخل هاى مقام عرضه.
مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش
مدخل هاى دائرة المعارف، در مقام تحقیق و نگارش، ارائه کننده موضوع و قلمرو کار مقاله نویسان اند و به چهار دسته اصلى، ضمنى، مترادف و نمایه تقسیم مى شوند.
مدخل اصلى: اصطلاحى است که در رشته خود مفهوم، ویژگى و احکام مهم و قابل توجه و مورد مراجعه اى داشته باشد؛ به گونه اى که مطالب مربوط به آن باید به صورت مستقلِ از مطالب مربوط به مدخل هاى دیگر مورد بحث قرار گیرد و معمولاً براى آشنایان یک علم مورد توجه و جست وجوى استقلالى است.
برخى معیارهاى مدخل اصلى ازاین قرارند:
1. مدخل هایى که در یک علم فصل، باب یا بخش خاصى از منابع را به صورت مستقل به خود اختصاص دهد؛
2. اصطلاحى که اهمیت خاصى داشته، معناى اصطلاحى آن مورد توجه خاص باشد، و یا تأثیرگذارى ویژه و احکام و ویژگى هاى خاصى داشته باشد؛
3. عنوانى که در یک یا چند رشته از علوم عقلى اشتراک لفظى داشته باشد، یا خلط معناى اصطلاحى آن، در علوم عقلى با غیر علوم عقلى امکان داشته باشد.
در مدخل اصلى این نکات باید رعایت شود:
1. مدخل اصلى باید آیینه موضوع خود باشد؛ به گونه اى که خواننده با دیدن مدخل به مطالب مقاله رهنمون شود؛
2. مدخل اصلى باید از میان اصطلاحات رایج و مشهور علم گرفته شود؛
3. از آنجا که اصل در دائرة المعارف ها تفکیک مباحث است، مطالب هر مدخلى در صورت امکان باید ذیل عنوان خود مطرح شود تا پژوهشگر به راحتى به مطالب مورد نیاز دست یابد. بنابراین، اصل در مدخل هاى اصلى، جزئى و خاص است، مگر آنکه مدخلى شرایط مقاله مستقل را نداشته باشد.( ر. ک: همان ، ص40 به بعد)
مدخل مترادف: اصطلاحى است که با مدخل اصلى هم معنا و مترادف باشد و اصطلاح آن، مشهور و مورد مراجعه باشد. در بین اصطلاحات مترادف، اصطلاح رایج تر و مشهورتر مرجَّح است و عنوان مقاله قرار مى گیرد، و اصطلاح هاى مترادف دیگر به آن ارجاع مى شود.
مدخل ضمنى:1 اصطلاحى است که مباحث مربوط به آن، تابعى از اصطلاح دیگر است و به یک یا چند مدخل دیگر چنان وابستگى دارد که جدا کردن مطالب مربوط آن از مدخل دیگر درست نیست. به عبارت دیگر، اصطلاحى که در علوم عقلى مفهوم و مطلب قابل توجهى دارد، اما هیچ گاه مستقل از اصطلاح دیگرى که مدخل اصلى قرار گرفته است به کار نمى رود، مدخل ضمنى خواهد بود. اصطلاحات ناظر به اقسام، احکام و قواعد مربوط به یک مدخل اصلى در صورتى که ویژگى هاى مدخل اصلى را نداشته باشند، ضمنى خواهند بود.
مدخل نمایه: اصطلاحى است که هیچ یک از ویژگى هاى مدخل هاى اصلى، مترادف ضمنى و را ندارد، اما احتمال دارد به جهتى مورد مراجعه محققان قرار گیرد. اصطلاحات مرتبط با مدخل هاى اصلى یا ضمنى که در متن مقالات فرهنگ نامه به کار رفته اند و ویژگى مدخل هاى اصلى، ضمنى و مترادف را ندارند و اصطلاحاتى که با مدخل هاى اصلى یا ضمنى مترادف اند، اما مورد توجه مستقل و مراجعه مستقیم محققان نیستند، نمایه قرار مى گیرند.
این تفکیک در مقام نگارش، براى آن است که مدخل هایى که ذیل آن مقاله عرضه مى شوند و مدخل هایى که ذیل مقاله باید مورد توجه ویژه باشند و مدخل هایى که چنین اهمیتى ندارند، شناسایى و به مقاله نویس نشان داده شوند تا او بداند که در مقاله به چه مباحثى بپردازد و چقدر به آن اهمیت دهد.
در تعیین نوع مدخل، به جایگاه آن مدخل در علم مربوط توجه مى شود، و چنانچه جایگاهى ممتاز و برجسته داشته، از معیارهاى مدخل اصلى برخوردار باشد و بتوان براى آن یک مقاله تحقیقى ارائه کرد، مدخل اصلى قرار مى گیرد. در غیر این صورت، با توجه به جایگاه آن در علم، در دائرة المعارف عرضه مى شود. این روش موجب مى شود تا در نگارش مدخل هاى دائرة المعارفِ یک علم، از بزرگ نماییِ مباحث کم اهمیت و کوچک نماییِ مباحث با اهمیت دورى شود و از ارزش گذارى هاى بى ضابطه اجتناب گردد.
در این مقام، لازم است به دو نوع مدخل دیگر در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى اشاره کنیم: مدخل مشروط و مدخل محذوف.
مدخل مشروط: اصطلاح هایى که معناى دقیق یا روابط آنها به دست نیامده است یا مدخلى که در دائرة المعارف نمى تواند مقاله داشته باشد و جایگاه بحث آن نیز روشن نیست، مشروط مى شوند تا پس از بررسى هاى بیشتر و یافتن منابع دیگر، درباره آنها تصمیم گیرى شود.
مدخل محذوف: برخى از اصطلاحات علوم، به عللى مورد مراجعه قرار نمى گیرند و اصطلاحات رایج و مترادفاتى دارند که پژوهشگران اغلب از طریق آنها به جست وجوى مطلب مى پردازند. این اصطلاحات، مدخلِ دائرة المعارفى قرار نمى گیرند و مدخلِ محذوف قرار مى گیرند؛ مانند حالت جمع برخى از اصطلاحات.
مدخل هاى مقام عرضه
مدخل هاى در مقام عرضه دائرة المعارف، همان مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش اند، که به سه دسته تقسیم مى شود: مدخل اصلى، ارجاعى و نمایه.
مدخل اصلى: اصطلاحى است که به صورت مستقل در رأس قرار مى گیرد و همه مطالب مربوط به آن، ذیل آن آورده مى شود. این مدخل ها همان مدخل هاى اصلى مقام تحقیق اند.
مدخل ارجاعى: مدخلى است که در متن دائرة المعارف عنوان مستقلى دارد، اما همه یا بخشى از مطالب مربوط به آن ذیل مدخل دیگرى آمده است. مدخل هاى ضمنى و مترادف در مقام تحقیق مدخل ارجاعى هستند. این نوع مدخل ها شهرت کمتر و اهمیت درجه دو دارند.
مدخل نمایه: اصطلاحى است که در متن دائرة المعارف عنوان مستقلى ندارد و به صورت مستقل مطرح نمى شود؛ بلکه در ضمن مقالات از آن نامى برده شده است. این گونه مدخل ها در آخر دائرة المعارف همراه با آدرس ذکر خواهند شد.
در برخى از دائرة المعارف ها دو نوع مدخل دیگر به نام مستقیم و معکوس نام برده شده است (ر.ک: حسینى (ژرفا)، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین(ع)، 44) مراد از مدخل مستقیم مدخلى است که چگونگى خواندنش با ترتیب نگارشى آن یکسان است؛ یعنى همان گونه که چیده مى شود خوانده مى شود؛ مانند قضیه حملیه. مدخل معکوس مدخلى است که به عکسِ چینشش خوانده مى شود؛ مانند حملیه، قضیه.
در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى این تفکیک بین مدخل ها صورت نگرفته است. بعدها خواهیم گفت که مدخل هاى دائرة المعارف از طریق اصطلاح نامه گزینش مى شوند. در اصطلاح نامه همه مترادف هاى یک اصطلاح گرد مى آیند. هر اصطلاحى که به گونه اى به این معنا اشاره دارد، هرچند شهرت و رواج نداشته باشد، ذکر مى شود. در هنگام گزینش مدخل ها همه این اصطلاحات هم معنا بررسى شوند. از میان این مدخل ها، یکى که مشهورتر و رایج تر است و مرجح قرار گرفته مدخل اصلى قرار مى گیرد، و بقیه مترادف ها اگر احتمال مراجعه از طریق آنها باشد به نوعى در دائرة المعارف منعکس شده، به مدخل اصلى مرجح ارجاع داده مى شوند. مدخل هاى معکوس اگر اصطلاح باشند یکى از مترادف هاى مدخل اصلى خواهند بود و اگر احتمال مراجعه از طریق آنها وجود داشته باشد، در دائرة المعارف منعکس مى شوند. بنابراین به تفکیک این نوع مدخل ها در دائرة المعارف نیازى نیست.
شیوه گزینش مدخل هاى دائرة المعارفی
نکاتى که در گزینش مدخل هاى دائرة المعارف باید رعایت شوند، عبارت اند از:
1. مدخل هاى گزینش شده باید جامع و مانع باشند. جامعیت مدخل ها یعنى دائرة المعارف، تمام مدخل هایى را که به این حوزه مرتبط اند، اعم از اصلى و غیراصلى شناسایى کند. مانعیت مدخل ها نیز یعنى مدخل هایى که به حوزه دیگر وابسته اند و در قلمرو موضوعى دائرة المعارف نیستند، در مجموعه مدخل هاى دائرة المعارف وجود نداشته باشد؛
2. افزون بر جامع و مانع بودن مدخل ها، محتواى مقالات نیز باید جامع و مانع باشد. مدخل هاى مقالات باید به گونه اى گزینش شود که اولاً، مقالات دائرة المعارف یکدیگر را تکمیل کنند و در آن حوزه علمى مباحث مهمى وجود نداشته باشد، مگر آنکه در یکى از مقالات به آن پرداخته شده باشد؛ و ثانیاً، مقالات به گونه اى باشند که تمام مباحث مرتبط به موضوع را در خود جاى دهند. ثالثاً، از تکرار مباحثى که ارتباط آنها با مدخل هاى دیگر بیشتر است و ذیل آنها بحث مى شوند جلوگیرى شود؛
3. مسئله دیگر، سیستم ارجاعات است. مدخل هاى ارجاعى باید به مناسب ترین مدخل اصلى ارجاع شوند. ارجاع به مدخل دیگر، به این معناست که در مقاله مبدأ باید به مباحث مدخل هاى ارجاعى پرداخته شود. بنابراین، براى همگونى محتواى مقاله باید بین مدخل اصلى و ارجاعى هماهنگى وجود داشته باشد.
این نکات نشان مى دهند در جمع آورى مدخل ها و گزینش مدخل هاى اصلى باید روشى را برگزید که جواب گوى این نیازها بوده، کمترین مشکل را در پى داشته باشد.
دائرة المعارف ها براى جمع آورى و گزینش مدخل هاى خود معمولاً به کارهاى مشابه و دائرة المعارف هاى دیگر، و نیز به برخى از کتاب هاى حوزه مرتبط و نمایه هاى آخر آن کتاب ها مراجعه مى کنند (حسینی(ژرفا)، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین (ع)، 17) در این شیوه، گرچه بیشتر مدخل هاى مشهور به دست مى آید و مدخل هایى که صلاحیت مقاله شدن دارند، شناسایى مى شود، جست وجو به این شیوه به ویژه براى دائرة المعارف تخصصى تام و تمام نیست؛ زیرا در این روش فقط مدخل هاى مشهور به دست مى آید و براى دائرة المعارف هاى خاص و تخصصى که در صدد جمع آورى تمام مطالب مربوط به آن تخصص است، کافى نیست. این روش پاسخ گوى نیازهاى دیگر، مانند سیستم ارجاعى نیست.
دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، روش دیگرى را براى دست یابى به مدخل ها برگزیده است، و آن انتخاب مدخل با استفاده از اصطلاح نامه هر یک از علوم است. براى آگاهى دقیق از این روش ابتدا به معرفى اصطلاح نامه مى پردازیم.
اصطلاح نامه
از جمله وظایف دانش اطلاع رسانى، ارائه اطلاعات ذخیره شده است. ارائه اطلاعات به گونه هاى مختلفى امکان پذیر است، اما سریع ترین و دقیق ترینِ آنها استفاده از زبان کنترل شده در نمایه سازى است. در این نوع نمایه سازى، از اصطلاح نامه استفاده مى شود. اصطلاح نامه «مجموعه اى از واژه ها و عبارات [در یک زمینه خاص موضوعی] است که روابط سلسله مراتبى، مترادفات، وابستگى ها و دیگر روابط بین مفاهیم را ارائه مى کند و هدف آن، ایجاد واژگانى استاندارد براى ذخیره و بازیابى اطلاعات است». (اصطلاح نامه فرهنگى فارسی ( اصفا)، 1/ 12) «اصطلاح نامه، مجموعه اصطلاحات استاندارد شده در یک حوزه معرفتى است که فهرستى از واژه هاى کلیدى و کاربردى آن حوزه را ارائه مى دهد و روابط سلسله مراتبى، ترادف و وابستگى بین مفاهیم را به نمایش مى گذارد، و از نظر ساختارى، گنجینه واژگان کنترل شده و سازمان یافته از مباحث خاص دانش بشرى است؛ به عبارت دیگر اصطلاح نامه،