این مقاله به نُه فرض درباره اقسام بدیهى و نسبت آنها با علم نظرى اشاره کرده است و نیز به پنج دیدگاه درباره فرضِ قابل قبول از فرض هاى مزبور پرداخته و پس از نقد و بررسى آنها به این گزینه رهنمون شده که دانسته ها، نه همه نظرى است و نه همه بدیهى، بلکه برخى بدیهى و بعضى نظرى اند.
دراین مقاله همچنین به تفصیل از دیدگاه فخر رازى درباره بداهت همه تصورات بحث شده، و پس از پى گیرى ریشه این فکر، این نتیجه به دست آمده که این نظریه متأثر از نگرش منون است. در نهایت با نقد این نظریه، امکان نظرى بودن برخى تصورات اثبات گردیده است.