در این نوشتار تعریف هایى که دانشمندان از علم کلام ارائه کرده اند به ترتیب تاریخى نقل، و به نکات ضعف و قوت آنها اشاره شده است. براى نشان دادن سیر تحول و تطور علم کلام و نیز نمایاندن مقدار موفقیت دانشمندان در ارائه تعریفى جامع و مانع از علم کلام، که شامل ادوار تاریخى آن باشد، تعریف تفتازانى و لاهیجى ـ که علم کلام را به کلام متقدمان و متأخران تقسیم کرده اند ـ بیشتر کانون توجه قرار گرفته است. سپس پرسش هایى که این تعریف ها بى پاسخ گذاشته اند مطرح گردیده، در نهایت خوانندگان به این نظریه رهنمون مى شوند که آنچه را امروزه علم کلام مى نامند و علم واحدى تلقى مى شود مى توان متشکل از چند علم دانست.