Title :نظری بر واگویههای عاشقانه در ادبیات عارفانه / مسعود اسماعیلی
Abstract:
عرفان ادبی، به عنوان ساحتی ویژه از عرفان اسلامی، دارای زبانی متمایز از دیگر ساحت های آن است. در این میان، به ویژه اشعار عاشقانه، رندانه و خمری دارای زبانی پیچیده و گاه رهزن اند که دیدگاه های مختلفی در تحلیل آنها ارائه شده است. دیدگاه های سنّتی در این باب، دو طیف اصلی را تشکیل می دهند که طیفی از آنها، بر ویژگی رمزگونه زبان عاشقانة عرفان ادبی تأکید دارد که این مطلب به معنی پوشیدگی معانی عرفانی در این زبان می باشد. طیف دوم در این حیطه، بر هویدایی معانی عرفانی از طریق زبان عاشقانه عرفان ادبی تأکید می ورزد که نظر موافق بسیاری از صاحب نظران معاصر را نیز به همراه خود دارد. اما آنچه در بررسی دقیق اقوال دو گروه فوق به دست می آید عدم تباین بین این دو دیدگاه است؛ به طوری که طیف اول، به گونه ای بیان معانی عرفانی از طریق زبان عرفان ادبی وطیف دوم پوشیدگی اجمالیِ این معانی را در پسِ الفاظ این زبان پذیرفته اند، که این نشان می دهد این دو دیدگاه در افقی بالاتر قابل جمع اند. در این دیدگاه جامع، با بهره گیری از نقاط قوت آراء ارائه شده، می توان زبان عرفان ادبی را زبانی تشکیل یافته از «نمادهای عرفانی ادبی» تلقی نمود که زبانی در جهت انتقال احساسات و ریشه دار در استفادة ادبی و دارای خاصیت رمزگونه و برخوردار از عمق و ژرفایی ویژه است.