«عقلانیت» و «معنویت» به مثابه دو مؤلفه هویتبخش ساحت ملکوتی وجود انسانی، اندیشه انسان مدرن را بهطور جدی به خود مشغول کرده است. «حکمت متعالیه» الگوی جامعی از عقلانیت و معنویت ارائه میکند که بسی برتر از الگوی مدرن و پسامدرن است. از رهگذر جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی عقلانیت و معنویت در حکمت صدرایی شکل گرفته، آشکار میشود که عقلانیت صدرایی مؤلفههای عقلانیت مدرن غربی نظیر «اصالت نیازهای مادی»، «افراط در تواناییهای ادراکی عقل بشری»، «خوشبینی افراطی به دانش جدید در تأمین سعادت انسان»، و «انکار نقش سازنده دین در زندگی» را نمیپذیرد بلکه با اصالتدهی به نیازهای روحی و نفینسبیت معرفتی، بر محدودیت ادراکی عقل و در نتیجه، بر «عقلانیت وحیانی» (عقل منور) و «عقلانیت قدسی» تأکید دارد. معنویت صدرایی نیز معنویتی عقلانی-وحیانی است که برخلاف معنویتهای مدرن، با نفی درونگرایی، شخصیسازی و دنیویسازی معنویت، بر معنویت جامع عقلانی تأکید دارد.