رابطة میان عقل و دین چگونه است؟ آیا آن دو با هم سازگاری دارند یا ناسازگاری؟ پرسش هایی از این دست، از گذشته های دور مطرح بوده است و اندیشمندان، رویکردهای گوناگونی در رویارویی با آنها مطرح ساخته اند.
نوشتار حاضر، نخست با بیان مقصود از عقل و دین مورد بحث، تصویری از تعارض میان عقل و دین (به ویژه در دو حوزة علوم تجربی و علوم انسانی) ارائه می کند و سپس رویکردهای مطرح، از جمله رویکردهای تخطئه، حذف، توجیه و تکمیل را معرفی می کند و سرانجام، دیدگاه مختار را با عنوان رویکرد واقع بینانه مطرح می سازد و مؤلفه های آن را تبیین می کند.