تأویل مرتبه ناپیدای تفسیر و مربوط به باطن امور است. اصولاً تلقی از تأویل متن، متأثر از هستی شناسی است. توجه به وجود و مراتب آن و نسبت میان انسان، قرآن و هستی در رویکرد به تأویل مؤثر است. در مقاله پیش رو، مبانی هستی شناختی و زبان شناختی تأویل قرآن واکاوی شده است. از مبانی هستی شناختی تأویل طولی، مراتب عالم و نسبت ظاهر و باطن و تناظر انسان، قرآن و هستی و نیز توجه به عالم خیال را که در انسان به خیال متصل و در عالم به خیال منفصل از آن یاد می شود، می توان نام برد. در مبانی زبان شناختی، مؤلف محور بودن (فهم مراد و نیت متکلم)، از راه فهم کلام و امکان گسترش زبان عرفی و روح معنا و نیز لایه های طولی حقیقت قرآن قابل طرح است. در پایان، نمونه ای از آیات تأویلی ملاصدرا بیان شده و اینکه در چه مجموعه ای از عناوین تأویل قرار می گیرد، به طور گذرا مطرح شده است. این مقاله بر آن است مبانی تأویلات را با تکیه بر آرای ملاصدرا ارائه دهد تا راه برای درک تأویل در مسلک وی هموارتر گردد.