نسبت کلام اسلامى با فلسفه اسلامي
چکيده
بررسى رابطه علوم با يكديگر از جنبههاى گوناگون اهميت دارد. در اين راستا، بحث از نسبت كلام و فلسفه اسلامى اهميت ويژهاى دارد.
پس از ورود فلسفه به جهان اسلام، مخالفتهاى زيادى با آن شد؛ تا جايى که بعضى از اساس، منکر فلسفه اسلامى شده، آن را به کلام تنزل دادهاند. در اين نوشتار، با پذيرش فلسفه اسلامى و اثبات استقلال كلام اسلامى و فلسفه اسلامى، به همراه بيان وجوه تمايز آن دو، به مسائل مشترک فلسفه و كلام نيز اشاره و با اثبات اتحاد و تعامل آن دو در برخى مسائل، تأثيرهاى متقابل اين دو علم بررسى شده است. اين مسئله نه تنها سبب تنزل فلسفه به کلام نمىشود، بلکه برهانى کردن كلام و تكامل آن را در بر دارد. در بيشتر منازعات کلام با فلسفه، کلام به سوى فلسفه آمده و شکل برهانى و عقلى به خود گرفته است؛ تا جايى كه برخى محققان معتقدند كلام در فلسفه هضم شده است.
کليد واژهها
کلام اسلامى، فلسفه اسلامى، معارف اسلامى، حکمت، فيلسوفان اسلامى، متكلمان اسلامي.