جایگاه و اهمیت پژوهشهاى بنیادین/ آیتاللّه مصباح یزدى
Article data in English (انگلیسی)
جایگاه و اهمیت پژوهشهاى بنیادین
آیت اللّه مصباح یزدى
اشاره
آنچه مى خوانید حاصل سخنرانى حضرت آیت اللّه مصباح یزدى، در جمع استادان و محققان دائره المعارف علوم عقلى اسلامى است. در این نشست، جناب استاد، با بیان تاریخچه تأسیس، اهمیت فعالیتهاى بنیادى و تفاوت آن با سایر فعالیتها، اهداف و رمز و راز موفقیت این گونه فعالیتها را بیان فرمودند. با هم این مقال را پى مى گیریم.
مشکلات پژوهشهاى بنیادى
خداى متعال را شاکریم که این توفیق را به ما مرحمت فرمود که اولاً، در سلک خدمتگزاران آستان مقدس حضرت ولى عصر (عج) درآییم؛ ثانیا، با توفیقات الهى، نیازهاى اساسىِ علمى و فرهنگى جامعه مان را شناسایى کنیم؛ و ثالثا، در جهت رفع این نیازها، با انجام برنامه هاى بنیادى، قدمهاى اساسى برداریم.
یکى از ویژگیهاى «پژوهشهاى بنیادى» این است که معمولاً براى انجام آنها افراد کمتر داوطلب مى شوند و این، به دلیل دیربازده بودن این گونه برنامه هاست. انسان به طور طبیعى تمایل دارد هرچه زودتر نتایج کار و تلاشى را که انجام مى دهد مشاهده نماید. در کارهاى پژوهشى، که محل بحث ماست، هنگامى که انسان، براى مثال، نگارش کتابى را آغاز مى کند، معمولاً پس از چند ماه و حداکثر یکى دو سال، ثمره کارش را مى بیند؛ یعنى آن کتاب چاپ و منتشر مى شود و مردم و جامعه از آن استفاده مى کنند. این امر به نوبه خود مشوّق انسان مى شود تا کارهاى بعدى را با اشتیاق و انگیزه و پشت گرمى بیشترى انجام دهد. اما اگر بنا باشد ثمره کارى پس از ده سال ظاهر شود، معمولاً کمتر کسى براى انجام آن از خود رغبت نشان مى دهد. کارهایى وجود دارند که حتى معلوم نیست ثمره آنها در زمان حیات خود فرد ظاهر گردند و ممکن است نتایج کار به نسل دوم و حتى سوم کشیده شود. طبیعى است که انگیزه افراد براى انجام چنین کارهایى بسیار کم است. در این میان، خداى متعال از میان بندگان شایسته خود کسانى را برمى گزیند و براى انجام چنین کارهایى به آنها همتى بلند، استقامتى کم نظیر و اخلاصى شایسته عطا مى کند تا کمر همت ببندند و آنها را عهده دار گردند. هم چنین، این افراد در کار خود از امدادهاى ویژه و غیبى خداى متعال نیز برخوردار خواهند بود؛ گرچه سایر کارهایى که با نیت الهى انجام مى گیرند نیز از عنایت خداوند بى بهره نیستند و خداوند هر یک را به سهم خویش مدد مى رساند: کُلاًّ نُمِدُّ هؤلاءِ وَ هَؤلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً. (اسراء: 20)
به هر حال، کارهاى زود بازده و زمینه هایى که مربوط به امور دنیوى مى شوند، از اقبال بیشترى برخوردارند و امور معنوى و دیربازده معمولاً با نوعى غربت و مهجورى روبرو هستند و دشوارى و ناملایمات بیشترى دارند. حتى گاهى مى توان سختیها و ناملایمات فراوان و غربت یک کار را نشانه حقانیت آن دانست؛ چه اینکه حق در طول تاریخ نوعا با این امور همراه بوده است. معمولاً هر کارى خداپسندانه تر باشد، انجام آن دشوارتر، مشکلات و ناهمواریهایش بیشتر و داوطلبش هم کمتر است. من گاهى که کارى سریع، راحت و بى دغدغه پیش مى رود و اسباب و وسایلش به سهولت فراهم مى شود، شک مى کنم که نکند در مسیر حق و مورد رضایت خداى متعال نباشد!
در حوزه، یکى از کارهایى که باید آن را از امور پر زحمت، طاقت فرسا، غریب و مهجور به حساب آورد، فعالیتهایى است که در زمینه تحقیقات بلندمدت صورت مى گیرد؛ تحقیقاتى که به ثمر نشستن آنها گاه دهها سال زمان نیاز دارد. کارى که دوستان ما در مجموعه «دائره المعارف علوم عقلى اسلامى» انجام مى دهند، از مصادیق بارز چنین پژوهشهایى است.
لزوم جدیت و پشتکار در انجام تحقیقات بنیادى
البته، انجام چنین پژوهشهایى به مسلمانان و یا محققان حوزه علوم دینى اختصاص ندارد و حتى مى توان گفت غیرمسلمانها و محققان سایر حوزه ها در این زمینه از ما جلوترند. آنها در همین امور مادى و دنیایى، گاهى در امورى، که چندان آثار مادى و اقتصادى هم به دنبال ندارد و حتى معلوم نیست به نتیجه مشخصى برسد، سالها وقت و هزینه هاى کلان صرف مى کنند. در جایى خواندم، براى کشف الفباى خط میخى سه نسل از محققان زحمت کشیده اند! یعنى اولین کسانى که به فکرشان رسید در این امور تحقیق کنند، گرچه سرنخهایى پیدا کردند، اما کارشان به جایى نرسید و عمرشان کفاف نداد. نسل بعدى، مطالعات آنها را ادامه دادند، اما آنها هم نتوانستند کار را به آخر برسانند و عمرشان تمام شد. تا اینکه سرانجام نسل سومى از محققان، با ادامه کار دو نسل قبلى، به نتیجه نهایى رسیدند و توانستند الفباى خط میخى را به طور کامل کشف کنند و از این راه بسیارى از حقایق علمى و گذشته تاریخ بشرى روشن شد.
این همه در حالى است که انگیزه این گونه افراد عمدتا ارضاى حس کنجکاوى و علاقه به پژوهش و کشف مجهولات است و گرنه منافع مادى که از این طریق عاید آنها مى شود، علاوه بر اینکه از راههاى دیگر نیز برایشان قابل حصول است، در مقابل وقت و عمرى که صرف مى کنند چیز قابل توجهى نیست. در حالى که، تقریبا روشن و مسلّم است که آنان هیچ غرض الهى و اخروى در کارهاى خود ندارند، با این وجود، مى بینیم که چه همتهایى نسبت به انجام این گونه تحقیقات از خود نشان مى دهند و مطالعه اى را ـ گرچه سه نسل طول بکشد ـ ادامه مى دهند تا آن را به نتیجه برسانند.
این باید درس عبرتى براى ما باشد. اگر آنها که به خدا و قیامت و پاداش اخروى چندان اعتقاد ندارند یا دست کم، در کارها و تحقیقات و مطالعاتشان چنین امورى را مد نظر ندارند، در کارهاى علمى و پژوهشى چنین جدیت و پشتکارى دارند، پس ما باید چگونه باشیم؟! ما که معتقدیم هر جمله اى که مى نویسیم، هر نفسى که مى کشیم و هر لحظه و دقیقه اى که در این راه صرف مى کنیم، مى تواند عبادت باشد و براى آن پاداش اخروى در نظر گرفته شود، باید در این گونه امور همت بیشتر و عزمى راسخ تر داشته باشیم. ما که کارمان مى تواند در اعتلاى فرهنگ و عزّت جامعه اسلامى مؤثر باشد و ما را مشمول لطف و عنایات الهى گرداند، نباید عمرمان را صرف امور روزمره و کم ارزش و یا کارهایى نماییم که وجهه خداپسندانه اى ندارد.
بنابراین، عزیزانى که در این مجموعه گرد آمده اند و حاضر شده اند وقت گران مایه خود را صرف این گونه کارها و پژوهشهاى بنیادى کنند، باید به اهمیت، نقش و جایگاه کار خود کاملاً آگاه باشند. شما باید خدا را شکر کنید که این معرفت را به شما داد که اهمیت این کار را نسبت به سایر امور درک کنید و با آنکه ممکن است ثمره کارتان تا ده یا حتى بیست سال آینده هم ظاهر نشود، به شما چنین همتى داده که در این عرصه مهم و تأثیرگذار واردشوید. وجود چنین همّتى را به فال نیک مى گیریم و امیدواریم خداى متعال روز به روز بر این همّت و اخلاص و پشتکار بیفزاید و در آینده اى نزدیک شاهد بارورى این درخت مبارک باشیم.
فکر انجام چنین کارى و تهیه چنین دائره المعارفى از حدود سى سال قبل به ذهن دوستان آمد و برخى عزیزانى که امروز در خدمتشان هستیم، به خصوص جناب آقاى فیاضى و جناب آقاى رجبى، این مسئله را به یاد دارند. البته، براى صاحبان این اندیشه روشن بود که نیروى انسانى و امکانات لازم براى انجام این کار در آن مقطع در اختیار نبود. حتى حداقلِ بودجه و فضا و کتاب و امثال آنها در اختیار نبود و کار تقریبا از صفر شروع شد. طبیعتا مى بایست طرحى در نظر گرفته مى شد و طى گامهایى، به تدریج، امکانات لازم براى انجام این کار فراهم مى گردید.
تربیت نیروى انسانى کارآمد
یکى از مسائل مهم و در واقع مرحله اول این کار، تربیت نیروى انسانى و محققانى بود که بتوانند در این امر مشارکت داشته باشند و کار مطالعات و پژوهشهاى مربوط به آن را انجام دهند و به پیش ببرند. طبیعى است نیروهایى که بتوانند در «دائره المعارف علوم عقلى اسلامى» همکارى داشته باشند و به امر پژوهش بپردازند، عمدتا باید از حوزه و از میان طلاّب باشند. در حوزه آن روز (سى سال قبل) چنین نیروهایى بالفعل وجود نداشتند و همان طور که عرض کردم، مى بایست طرح به گونه اى باشد که پس از زمان نسبتا کوتاهى بتوانیم چنین نیروهایى را در اختیار داشته باشیم. البته، تنها موضوع دائره المعارف نبود و نیازهاى متعدد دیگرى نیز مطرح بود که به نوبه خود، کار تربیت نیروهاى خاص دائره المعارف را با محدودیت مواجه مى کرد. به هر حال، بسیارى از نیروهاى علمى که امروزه در حوزه دیده مى شوند، مرهون همان حرکت و برنامه اى است که از سى سال قبل آغاز شده و اگر آن برنامه نبود، حوزه امروز از نظر نیروهاى کیفى در این عرصه هاى خاص بسیار فقیرتر از آنچه که هست، مى بود.
مشکل نیروى متخصص
معضل کمبود نیرو همچنان کم وبیش وجود دارد و ما در هر بخشى که خدمت آقایان مى رسیم، یکى از مشکلاتى که مطرح مى کنند همین مسئله است. به خصوص در جاهایى که کارها تخصصى تر است و به دقت و ژرف اندیشى بیشترى نیاز دارد، این کمبود بیشتر خودنمایى مى کند. به همه این مسائل، این مشکل را هم اضافه کنید که همین نیروهاى تربیت شده نیز آن قدر از مراکز مختلف حوزه و غیر آن، مراجعات دارند و درگیر کارهاى گوناگون هستند که طبعا نمى توانند به صورت متمرکز و تمام وقت در خدمت دائره المعارف و پژوهشهاى مربوط به آن باشند. این همه بدین معناست که ما هنوز هم در بخش نیروسازى کمبود داریم.
در گزارشى که ارائه شد، نقل کردند که برخى از مسئولان برنامه ریزى کشور گفته اند، ما بودجه هایى را براى تحقیق و امور پژوهشى در کشور در نظر گرفته ایم که این مرکز (دائره المعارف) از بهترین مصادیق آن است، ولى ما چندان امیدى به این گونه بودجه ها نداریم. متأسفانه تا جایى که اطلاع داریم بودجه هاى تحقیقاتى کشور، که اخیرا افزایش قابل توجهى هم داشته است، در موارد مناسب خود صرف نمى شود.
به هر حال، اینها مشکلاتى است که با آن درگیر هستیم و با توجه به این مسائل، تعیین زمان مشخصى براى اتمام کار دائره المعارف و یا دست کم، عرضه بخش مهمى از آن، بسیار دشوار است.
اهمیت منابع شناخته شده
در مجموع، همان گونه که در طلیعه سخن اشاره کردم، معمولاً هر کارى که خداپسندانه تر باشد، دشوارتر و با غربت بیشترى همراه است. امیدواریم شما عزیزان از همان غربایى باشید که على رغم همه مشکلات، حافظ معارف اسلامى و خدمتگزار اسلام و معارف حقه و غریب تشیع در این عصر باشید و به اندازه توان خود با هجوم فرهنگى دشمن مقابله کنید و در این راه قدمهاى اساسى و بنیادین بردارید.
کسانى که دستى در کارها و فعالیتهاى فرهنگى و پاسخ گویى به شبهات دارند، تصدیق مى کنند که اولین ابزار چنین کارى، وجود منابع علمى شناخته شده و قابل بهره بردارى و آماده است. اگر کسى بخواهد مقاله اى بنویسد، باید منابعش را بشناسد و بداند که به کجا مراجعه کند. کسانى که با مراکز تحقیقاتى غرب و دانشگاههاى آنجا آشنایى دارند، مى دانند که آنها از سالها پیش با رایانه اى کردن کارهاى تحقیقى، به ویژه امروزه با استفاده از اینترنت، تا چه حد کارهاى پژوهشى را تسهیل کرده اند. این در حالى است که ما در کشور خودمان در این زمینه ها هنوز اندر خم یک کوچه ایم. ما هنوز از منابع اصلى خودمان شناخت درستى نداریم و بر فرضِ شناخت، براى تهیه کتاب و نمایه زدن و رایانه اى کردن نمایه ها با مشکل بودجه مواجهیم.
اتکال به خدا، راز موفقیت محققان عرصه هاى فرهنگى
به هر حال، این وظیفه اى است که بر دوش روحانیت مخلص و سربازان گمنام امام زمان (عج) نهاده شده و ان شاءاللّه با افتخار و سربلندى و با عنایات خاص آن حضرت، آن را به سر منزل مقصود خواهند رساند. اتکاى اصلى ما در این راه نیز خداى متعال و وعده هایى است که حضرتش به مؤمنان داده است؛ چنان که فرموده: وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ، (حج: 40) و نیز: وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ، (عنکبوت: 69)
نصرت الهى فقط در عرصه نظامى نیست، امروز نصرت الهى در عرصه فرهنگى مهم تر از عرصه هاى نظامى است. خداى جبهه نظامى و جبهه فرهنگى و حوزه و دانشگاه یکى است. همان خدایى که آن رزمندگان با اخلاص را که در جبهه ها مى جنگیدند با امدادهاى غیبى مدد رساند، قطعا کسانى را هم که در جبهه فرهنگى با اخلاص کار کنند از امدادهاى غیبى خود بى نصیب نخواهد گذاشت؛ چرا که این وعده الهى که: اِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ ینصرکُم، (محمد: 7) عمومیت دارد و همه افرادى را که در عرصه هاى مختلف، کارشان مصداق تَنْصُرُوا اللّه است شامل مى شود.