شیخ مفید (م 413ق) از مکتب کلامی بغداد و علامه حلی (م 726ق) از مکتب کلامی حلّه، از متکلمان برجسته شیعه هستند. هرچند هر دو، در میان متکلمان عقل گرا قرار دارند، از دو رویکرد مختلف در مسائل کلامی برخوردارند.
در نوشتار پیش ِرو، کوشیده ایم تا تطوّر جایگاه و ساختار بحث معاد را که یکی از مسائل مهم کلامی در نزد این دو متکلم بزرگ شیعه است، تحلیل و بررسی کنیم. به لحاظ روش، هر دو متکلم از منبع عقل و نقل برای شناخت معاد بهره جسته اند. بااین حال، حجم مباحث کلی و عقلی در آثار علامه بیش از شیخ مفید است؛ برای نمونه، با اینکه هر دو به تجرّد روح انسان باور دارند، شیخ مفید برای اثبات این نظریه به دلایل نقلی استناد می کند؛ درحالی که علامه حلی به دلایل عقلی و فلسفی تمسک می جوید. به لحاظ موضوعات بحث معاد، شیخ مفید برخلاف علامه، جزئیات معاد را بیشتر با دلایل نقلی واکاوی کرده است. یکی از علل اساسی این تغییر و اختلاف را باید در ورود فلسفه به کلام دانست.
سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی35، پاییز و زمستان 139
محمد عظیمی : استادیار و عضو هیئت علمی جامعهًْ المصطفی العالمیه. azimimohammad57@gmail.com
رقیه حاج احمدی : دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشگاه ادیان و مذاهب. Email: hajahmadi1947@gmail.com چکیده
شیخ مفید (م 413ق) از مکتب کلامی بغداد و علامه حلی (م 726ق) از مکتب کلامی حلّه، از متکلمان برجسته شیعه هستند. هرچند هر دو، در میان متکلمان عقل گرا قرار دارند، از دو رویکرد مختلف در مسائل کلامی برخوردارند.
در نوشتار پیش ِرو، کوشیده ایم تا تطوّر جایگاه و ساختار بحث معاد را که یکی از مسائل مهم کلامی در نزد این دو متکلم بزرگ شیعه است، تحلیل و بررسی کنیم. به لحاظ روش، هر دو متکلم از منبع عقل و نقل برای شناخت معاد بهره جسته اند. بااین حال، حجم مباحث کلی و عقلی در آثار علامه بیش از شیخ مفید است؛ برای نمونه، با اینکه هر دو به تجرّد روح انسان باور دارند، شیخ مفید برای اثبات این نظریه به دلایل نقلی استناد می کند؛ درحالی که علامه حلی به دلایل عقلی و فلسفی تمسک می جوید. به لحاظ موضوعات بحث معاد، شیخ مفید برخلاف علامه، جزئیات معاد را بیشتر با دلایل نقلی واکاوی کرده است. یکی از علل اساسی این تغییر و اختلاف را باید در ورود فلسفه به کلام دانست. کلیدواژه ها
جایگاه معاد، شیخ مفید، علامه حلی، تجرّد روح، ساختار معاد.