شیوهاى نو در مدخلشناسی/ محمد کریمی
Article data in English (انگلیسی)
شیوه اى نو در مدخل شناسی
محمد کریمی
چکیده
از نخستین نیازهاى نگارش دائرة المعارف، شناسایى مدخل هاى آن است. شیوه انتخاب مدخل ها و دسته بندى آنها نقش مؤثرى در ساختار دائرة المعارف دارد. مرکز پژوهشى دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، بر خلاف دائرة المعارف هاى دیگر، براى مدخل گزینى شیوه اى جدید برگزیده است. این شیوه هرچند زمانى طولانى مى طلبد، محصول آن کارى بنیادى و ماندنى خواهد بود. در این شیوه با استفاده از اصطلاح نامه هر یک از علوم، مدخل ها شناسایى شده، سپس در یک دسته بندى کلى به دو مقام «تحقیق» و «عرضه» تقسیم مى شود. در این مقاله، ویژگى هاى هر مقام تبیین شده است.
واژه هاى کلیدی
مدخل، اصطلاح نامه، دائرة المعارف، روابط اصطلاح نامه اى، رابطه سلسله مراتبى، رابطه ترادف، رابطه وابستگی.
مقدمه
رشد و توسعه علوم، بشر را به انتخاب روش هاى نوین براى انتقال معارف و ارائه دانش هاى بشرى ناگزیر کرده است. عدم امکان دست یابى به تمام علوم بشرى، گزینش و تنقیح در ارائه معارف را ضرورى ساخته است. یکى از روش هایى که امروزه بیش از گذشته براى ارائه مطالب و دستاوردهاى بشرى از آن بهره مى گیرند، دائرة المعارف و دانش نامه نویسى است. گسترش فرهنگ دائرة المعارف نویسى پاسخى به نیاز امروز بشر براى دستیابى سریع، آسان و فراگیر همراه با اختصار است.
تمایل به آشنایى با معارف عقلى اسلامى در میان محققان و اندیشمندان اسلامى و غیراسلامى، و فقدان مجموعه اى منسجم و گویا، زمینه ساز نگارش دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى شده است.
دائرة المعارف ها انواع مختلفى دارند: برخى عمومى، براى استفاده همگان؛ و برخى تخصصى، براى استفاده محققان واندیشمندان. از نظر قلمرو، برخى از دائرة المعارف ها عام، و شامل همه معارف بشرى مى شوند، و برخى خاص، و به یک یا چند حوزه از علوم مرتبط اند. امروزه به سبب حجم گسترده اطلاعات و تخصصى شدن علوم، دائرة المعارف نویسیِ تخصصى رو به افزایش است. دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى عهده دار جمع آورى، تنظیم و ارائه بى طرفانه دستاوردهاى علمى دانشمندان اسلامى در زمینه علوم عقلى اسلامى (منطق، فلسفه، کلام و عرفان) به محققان و اندیشه وران است.
دائرة المعارف، ارائه کننده نظام مند مطالبْ ذیل مدخل هاى اصلى است. از این روى، شناسایى مدخل اصلى، که عنوان و محور مباحث مقالات است و تنظیم آنها، از نخستین نیازهاى دائرة المعارف خواهد بود. جامع و مانع بودن و دقت در گزینش و تعیین جایگاه مدخل ها، از نشانه هاى دائرة المعارف مطلوب و معتبر است. عناوین و مدخل هاى مقالات، نشان دهنده دقیق و جامع بودن دائرة المعارف در حوزه تخصصى خود است. عناوین مقالات باید چنان انتخاب شود که افزون بر تأمین نیازهاى فوق، محتواى علمى آن گرایش را نیز به درستى نشان دهد.
مراکز دائرة المعارفى همچنین وظیفه دارند مدخل هایى را که در آن حوزه اهمیت داشته، اندیشمندانِ آن علم به آنها بیشتر اهتمام مى ورزند و محققان به آن مراجعه بیشترى دارند، از مدخل هاى دیگر شناسایى و گزینش کرده، هر یک را در مرتبه خود قرار دهند. شناسایى و تنظیم مدخل هاى دائرة المعارف بر عهده گروه مدخل شناسى در مرکز دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى است.
انواع مدخل ها در دائرة المعارف
در دائرة المعارف ها غالباً از دو گونه مدخل اصلى و ارجاعى استفاده مى شود.(حسینى، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین u، ص42) 1. مدخل اصلى، اصطلاحى است که مقاله ذیل آن درج مى شود؛ 2. مدخل ارجاعى به اصطلاحى گفته مى شود که در متن دائرة المعارف به مدخل دیگرى ارجاع مى شود. مدخل هاى مترادفِ مدخل اصلى و مدخل هایى که مباحث آنها به مدخل اصلى مرتبط اند و ذیل آن بحث مى شوند، مدخل هاى ارجاعى هستند.
در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، مدخل ها به صورت کلى به دو دسته تقسیم مى شوند: الف) مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش؛ ب) مدخل هاى مقام عرضه.
مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش
مدخل هاى دائرة المعارف، در مقام تحقیق و نگارش، ارائه کننده موضوع و قلمرو کار مقاله نویسان اند و به چهار دسته اصلى، ضمنى، مترادف و نمایه تقسیم مى شوند.
مدخل اصلى: اصطلاحى است که در رشته خود مفهوم، ویژگى و احکام مهم و قابل توجه و مورد مراجعه اى داشته باشد؛ به گونه اى که مطالب مربوط به آن باید به صورت مستقلِ از مطالب مربوط به مدخل هاى دیگر مورد بحث قرار گیرد و معمولاً براى آشنایان یک علم مورد توجه و جست وجوى استقلالى است.
برخى معیارهاى مدخل اصلى ازاین قرارند:
- 1. مدخل هایى که در یک علم فصل، باب یا بخش خاصى از منابع را به صورت مستقل به خود اختصاص دهد؛
- 2. اصطلاحى که اهمیت خاصى داشته، معناى اصطلاحى آن مورد توجه خاص باشد، و یا تأثیرگذارى ویژه و احکام و ویژگى هاى خاصى داشته باشد؛
- 3. عنوانى که در یک یا چند رشته از علوم عقلى اشتراک لفظى داشته باشد، یا خلط معناى اصطلاحى آن، در علوم عقلى با غیر علوم عقلى امکان داشته باشد.
در مدخل اصلى این نکات باید رعایت شود:
- 1. مدخل اصلى باید آیینه موضوع خود باشد؛ به گونه اى که خواننده با دیدن مدخل به مطالب مقاله رهنمون شود؛
- 2. مدخل اصلى باید از میان اصطلاحات رایج و مشهور علم گرفته شود؛
- 3. از آنجا که اصل در دائرة المعارف ها تفکیک مباحث است، مطالب هر مدخلى در صورت امکان باید ذیل عنوان خود مطرح شود تا پژوهشگر به راحتى به مطالب مورد نیاز دست یابد. بنابراین، اصل در مدخل هاى اصلى، جزئى و خاص است، مگر آنکه مدخلى شرایط مقاله مستقل را نداشته باشد.( ر. ک: همان ، ص40 به بعد)
مدخل مترادف: اصطلاحى است که با مدخل اصلى هم معنا و مترادف باشد و اصطلاح آن، مشهور و مورد مراجعه باشد. در بین اصطلاحات مترادف، اصطلاح رایج تر و مشهورتر مرجَّح است و عنوان مقاله قرار مى گیرد، و اصطلاح هاى مترادف دیگر به آن ارجاع مى شود.
مدخل ضمنى:1 اصطلاحى است که مباحث مربوط به آن، تابعى از اصطلاح دیگر است و به یک یا چند مدخل دیگر چنان وابستگى دارد که جدا کردن مطالب مربوط آن از مدخل دیگر درست نیست. به عبارت دیگر، اصطلاحى که در علوم عقلى مفهوم و مطلب قابل توجهى دارد، اما هیچ گاه مستقل از اصطلاح دیگرى که مدخل اصلى قرار گرفته است به کار نمى رود، مدخل ضمنى خواهد بود. اصطلاحات ناظر به اقسام، احکام و قواعد مربوط به یک مدخل اصلى در صورتى که ویژگى هاى مدخل اصلى را نداشته باشند، ضمنى خواهند بود.
مدخل نمایه: اصطلاحى است که هیچ یک از ویژگى هاى مدخل هاى اصلى، مترادف ضمنى و را ندارد، اما احتمال دارد به جهتى مورد مراجعه محققان قرار گیرد. اصطلاحات مرتبط با مدخل هاى اصلى یا ضمنى که در متن مقالات فرهنگ نامه به کار رفته اند و ویژگى مدخل هاى اصلى، ضمنى و مترادف را ندارند و اصطلاحاتى که با مدخل هاى اصلى یا ضمنى مترادف اند، اما مورد توجه مستقل و مراجعه مستقیم محققان نیستند، نمایه قرار مى گیرند.
این تفکیک در مقام نگارش، براى آن است که مدخل هایى که ذیل آن مقاله عرضه مى شوند و مدخل هایى که ذیل مقاله باید مورد توجه ویژه باشند و مدخل هایى که چنین اهمیتى ندارند، شناسایى و به مقاله نویس نشان داده شوند تا او بداند که در مقاله به چه مباحثى بپردازد و چقدر به آن اهمیت دهد.
در تعیین نوع مدخل، به جایگاه آن مدخل در علم مربوط توجه مى شود، و چنانچه جایگاهى ممتاز و برجسته داشته، از معیارهاى مدخل اصلى برخوردار باشد و بتوان براى آن یک مقاله تحقیقى ارائه کرد، مدخل اصلى قرار مى گیرد. در غیر این صورت، با توجه به جایگاه آن در علم، در دائرة المعارف عرضه مى شود. این روش موجب مى شود تا در نگارش مدخل هاى دائرة المعارفِ یک علم، از بزرگ نماییِ مباحث کم اهمیت و کوچک نماییِ مباحث با اهمیت دورى شود و از ارزش گذارى هاى بى ضابطه اجتناب گردد.
در این مقام، لازم است به دو نوع مدخل دیگر در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى اشاره کنیم: مدخل مشروط و مدخل محذوف.
مدخل مشروط: اصطلاح هایى که معناى دقیق یا روابط آنها به دست نیامده است یا مدخلى که در دائرة المعارف نمى تواند مقاله داشته باشد و جایگاه بحث آن نیز روشن نیست، مشروط مى شوند تا پس از بررسى هاى بیشتر و یافتن منابع دیگر، درباره آنها تصمیم گیرى شود.
مدخل محذوف: برخى از اصطلاحات علوم، به عللى مورد مراجعه قرار نمى گیرند و اصطلاحات رایج و مترادفاتى دارند که پژوهشگران اغلب از طریق آنها به جست وجوى مطلب مى پردازند. این اصطلاحات، مدخلِ دائرة المعارفى قرار نمى گیرند و مدخلِ محذوف قرار مى گیرند؛ مانند حالت جمع برخى از اصطلاحات.
مدخل هاى مقام عرضه
مدخل هاى در مقام عرضه دائرة المعارف، همان مدخل هاى مقام تحقیق و نگارش اند، که به سه دسته تقسیم مى شود: مدخل اصلى، ارجاعى و نمایه.
مدخل اصلى: اصطلاحى است که به صورت مستقل در رأس قرار مى گیرد و همه مطالب مربوط به آن، ذیل آن آورده مى شود. این مدخل ها همان مدخل هاى اصلى مقام تحقیق اند.
مدخل ارجاعى: مدخلى است که در متن دائرة المعارف عنوان مستقلى دارد، اما همه یا بخشى از مطالب مربوط به آن ذیل مدخل دیگرى آمده است. مدخل هاى ضمنى و مترادف در مقام تحقیق مدخل ارجاعى هستند. این نوع مدخل ها شهرت کمتر و اهمیت درجه دو دارند.
مدخل نمایه: اصطلاحى است که در متن دائرة المعارف عنوان مستقلى ندارد و به صورت مستقل مطرح نمى شود؛ بلکه در ضمن مقالات از آن نامى برده شده است. این گونه مدخل ها در آخر دائرة المعارف همراه با آدرس ذکر خواهند شد.
در برخى از دائرة المعارف ها دو نوع مدخل دیگر به نام مستقیم و معکوس نام برده شده است (ر.ک: حسینى (ژرفا)، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین(ع)، 44) مراد از مدخل مستقیم مدخلى است که چگونگى خواندنش با ترتیب نگارشى آن یکسان است؛ یعنى همان گونه که چیده مى شود خوانده مى شود؛ مانند قضیه حملیه. مدخل معکوس مدخلى است که به عکسِ چینشش خوانده مى شود؛ مانند حملیه، قضیه.
در دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى این تفکیک بین مدخل ها صورت نگرفته است. بعدها خواهیم گفت که مدخل هاى دائرة المعارف از طریق اصطلاح نامه گزینش مى شوند. در اصطلاح نامه همه مترادف هاى یک اصطلاح گرد مى آیند. هر اصطلاحى که به گونه اى به این معنا اشاره دارد، هرچند شهرت و رواج نداشته باشد، ذکر مى شود. در هنگام گزینش مدخل ها همه این اصطلاحات هم معنا بررسى شوند. از میان این مدخل ها، یکى که مشهورتر و رایج تر است و مرجح قرار گرفته مدخل اصلى قرار مى گیرد، و بقیه مترادف ها اگر احتمال مراجعه از طریق آنها باشد به نوعى در دائرة المعارف منعکس شده، به مدخل اصلى مرجح ارجاع داده مى شوند. مدخل هاى معکوس اگر اصطلاح باشند یکى از مترادف هاى مدخل اصلى خواهند بود و اگر احتمال مراجعه از طریق آنها وجود داشته باشد، در دائرة المعارف منعکس مى شوند. بنابراین به تفکیک این نوع مدخل ها در دائرة المعارف نیازى نیست.
شیوه گزینش مدخل هاى دائرة المعارفی
نکاتى که در گزینش مدخل هاى دائرة المعارف باید رعایت شوند، عبارت اند از:
1. مدخل هاى گزینش شده باید جامع و مانع باشند. جامعیت مدخل ها یعنى دائرة المعارف، تمام مدخل هایى را که به این حوزه مرتبط اند، اعم از اصلى و غیراصلى شناسایى کند. مانعیت مدخل ها نیز یعنى مدخل هایى که به حوزه دیگر وابسته اند و در قلمرو موضوعى دائرة المعارف نیستند، در مجموعه مدخل هاى دائرة المعارف وجود نداشته باشد؛
2. افزون بر جامع و مانع بودن مدخل ها، محتواى مقالات نیز باید جامع و مانع باشد. مدخل هاى مقالات باید به گونه اى گزینش شود که اولاً، مقالات دائرة المعارف یکدیگر را تکمیل کنند و در آن حوزه علمى مباحث مهمى وجود نداشته باشد، مگر آنکه در یکى از مقالات به آن پرداخته شده باشد؛ و ثانیاً، مقالات به گونه اى باشند که تمام مباحث مرتبط به موضوع را در خود جاى دهند. ثالثاً، از تکرار مباحثى که ارتباط آنها با مدخل هاى دیگر بیشتر است و ذیل آنها بحث مى شوند جلوگیرى شود؛
3. مسئله دیگر، سیستم ارجاعات است. مدخل هاى ارجاعى باید به مناسب ترین مدخل اصلى ارجاع شوند. ارجاع به مدخل دیگر، به این معناست که در مقاله مبدأ باید به مباحث مدخل هاى ارجاعى پرداخته شود. بنابراین، براى همگونى محتواى مقاله باید بین مدخل اصلى و ارجاعى هماهنگى وجود داشته باشد.
این نکات نشان مى دهند در جمع آورى مدخل ها و گزینش مدخل هاى اصلى باید روشى را برگزید که جواب گوى این نیازها بوده، کمترین مشکل را در پى داشته باشد.
دائرة المعارف ها براى جمع آورى و گزینش مدخل هاى خود معمولاً به کارهاى مشابه و دائرة المعارف هاى دیگر، و نیز به برخى از کتاب هاى حوزه مرتبط و نمایه هاى آخر آن کتاب ها مراجعه مى کنند (حسینی(ژرفا)، شیوه نامه دائرة المعارف امام حسین (ع)، 17) در این شیوه، گرچه بیشتر مدخل هاى مشهور به دست مى آید و مدخل هایى که صلاحیت مقاله شدن دارند، شناسایى مى شود، جست وجو به این شیوه به ویژه براى دائرة المعارف تخصصى تام و تمام نیست؛ زیرا در این روش فقط مدخل هاى مشهور به دست مى آید و براى دائرة المعارف هاى خاص و تخصصى که در صدد جمع آورى تمام مطالب مربوط به آن تخصص است، کافى نیست. این روش پاسخ گوى نیازهاى دیگر، مانند سیستم ارجاعى نیست.
دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، روش دیگرى را براى دست یابى به مدخل ها برگزیده است، و آن انتخاب مدخل با استفاده از اصطلاح نامه هر یک از علوم است. براى آگاهى دقیق از این روش ابتدا به معرفى اصطلاح نامه مى پردازیم.
اصطلاح نامه
از جمله وظایف دانش اطلاع رسانى، ارائه اطلاعات ذخیره شده است. ارائه اطلاعات به گونه هاى مختلفى امکان پذیر است، اما سریع ترین و دقیق ترینِ آنها استفاده از زبان کنترل شده در نمایه سازى است. در این نوع نمایه سازى، از اصطلاح نامه استفاده مى شود. اصطلاح نامه «مجموعه اى از واژه ها و عبارات [در یک زمینه خاص موضوعی] است که روابط سلسله مراتبى، مترادفات، وابستگى ها و دیگر روابط بین مفاهیم را ارائه مى کند و هدف آن، ایجاد واژگانى استاندارد براى ذخیره و بازیابى اطلاعات است». (اصطلاح نامه فرهنگى فارسی ( اصفا)، 1/ 12) «اصطلاح نامه، مجموعه اصطلاحات استاندارد شده در یک حوزه معرفتى است که فهرستى از واژه هاى کلیدى و کاربردى آن حوزه را ارائه مى دهد و روابط سلسله مراتبى، ترادف و وابستگى بین مفاهیم را به نمایش مى گذارد، و از نظر ساختارى، گنجینه واژگان کنترل شده و سازمان یافته از مباحث خاص دانش بشرى است؛ به عبارت دیگر اصطلاح نامه، کلید واژه هاى نظام دار و فشرده ترین صورت چکیده هاى خلاصه شده است که در مواردى جاى کتاب را گرفته و نشان دهنده حداکثر اطلاعات با حداقل کلمات و عبارات است و به عنوان بهترین وسیله جهت ذخیره و بازیابى اطلاعات آن حوزه به کار مى رود. عناصر تشکیل دهنده اصطلاح نامه مدخل ها و واژه هایى هستند که تبلور اطلاعات و یا در برگیرنده مسائل متن و مدرک مورد نظرند». (مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى «پژوهشگاه»، اصطلاح نامه منطق، 13) هدف اصطلاح نامه نشان دادن مجموعه اصطلاحات یک علم با ساختارى منطقى و نظام مند است، و روابط معنایى میان اصطلاحات را به گونه اى منطقى و واقعى که جداى از هر متن و مدرکى به قوت خود باقى است، نمایش مى دهد. اصطلاح نامه دربردارنده مجموعه روابطى است که نشان دهنده ساختار کلى علم و نمایى از مباحث آن است. روابط اصطلاح نامه عبارت است از:
الف) رابطه ترادف: برخى از اصطلاحات یک علم داراى یک معنا و مفهوم است که اصطلاحاً به آنها مترادف مى گویند. در یک علم ممکن است دو یا چند اصطلاح معنایى واحد داشته باشند. در نظام اصطلاح نامه براى یکسان سازى و هماهنگى در ارجاعات یکى از الفاظ را ترجیح داده، بقیه را به آن ارجاع مى دهند. در ساختار اصطلاح نامه غالباً واژه هاى مفرد، تثنیه و جمع نیز با این نوع رابطه نشان داده مى شود. شهرت، گویایى و روانى، از شاخصه هاى اصطلاح مرجح است. در اصطلاح نامه روابط اصطلاح هاى مترادف با اصطلاحات دیگر در ذیل اصطلاح مرجح ذکر مى شود و اصطلاحات نامرجح به اصطلاح مرجح ارجاع داده مى شود.
ب) رابطه سلسله مراتبى: اصطلاحاتى که این نوع رابطه را دارند، نوعى از عموم و خصوص در آنها به چشم مى خورد. این رابطه شامل رابطه کلى و جزئى، و کل و جزء مى شود. در حقیقت این رابطه دربردارنده دو نوع تقسیم منطقى و طبیعى است. رابطه موردى (مفهوم و مصداق) به سبب آنکه نوعى از عموم و خصوص در آن دیده مى شود نیز از نوع سلسله مراتبى به شمار مى آید.
ج) رابطه وابستگى: اگر میان دو اصطلاح، نوعى ارتباط دیده شود که نتوان آن را از نوع رابطه ترادف یا سلسله مراتبى دانست، رابطه وابستگى میان آنها برقرار مى سازند. اصطلاحاتى که تداعى معانى و پیوند ذهنى دارند مانند بیشتر قسیم ها، رابطه وابستگى دارند. همچنین اصطلاحاتى که ارتباط بحثى دارند ـ به گونه اى که هرگاه به یکى از آنها پرداخته شود از دیگرى نیز یاد مى شود و یا داراى جایگاه بحثى واحد هستند ـ نیز رابطه وابستگى دارند.
د) یادداشت دامنه: به منظور ابهام زدایى و اطلاع رسانى بیشتر براى برخى اصطلاحات، از یادداشت دامنه استفاده مى شود. از یادداشت دامنه مى توان براى تعیین حدود مفهومى، تاریخ پذیرفته شدن اصطلاح و... استفاده کرد (درِک آوستین و پیتر دیل، راهنماى تهیه و گسترش اصطلاح نامه یک زبانه، 26).
ویژگى اصطلاح نامه مرکز
نقش مهم و تأثیرگذار اصطلاح نامه در گزینش مدخل ها، تهیه و تنظیم ساختار اصطلاح نامه را در دستور کار دائرة المعارف قرار داد. اصطلاح نامه هاى مرکز در حد امکان قواعد حاکم بر اصطلاح نامه را رعایت کرده اند، ولى به جهت هدف پیش بینى شده آن، ویژگى هایى دارند، از جمله:
1. در اصطلاح نامه هاى رایج به جاى رابطه ترادف، از رابطه هم ارزى استفاده شده است که شامل اصطلاحات مترادف و شبه مترادف مى شود. «شبه مترادف ها اصطلاحاتى هستند که معناى آنها عموماً در تداول عام متفاوت تلقى مى شود، ولى براى هدف هاى نمایه سازى، بعنوان مترادف به کار مى رود. این اصطلاحات غالباً نقاطى در یک تداوم را نشان مى دهند» (همان). در اصطلاح نامه مرکز، شبه مترادف ها در رابطه وابستگى آمده اند؛
2. در اصطلاح نامه ها کلماتى با پیشوند اقسام، اجزا، شرایط، احکام و... که شکل نمایه اى دارند، اصطلاح تلقى مى شوند؛ ولى در اصطلاح نامه مرکز، این کلمات اصطلاح به شمار نیامده و در اصطلاح نامه ذکر نشده اند؛
3. در اصطلاح نامه مرکز سعى شده به تمام کتب معتبر علوم مربوط رجوع شود و با فحص و استقراى دقیق همه اصطلاحات همراه با تعاریف آنها استخراج شود و از دائرة المعارف ها و فرهنگ نامه به منزله ابزارى براى رجوع به کتاب استفاده شده است.
گزینش مدخل از طریق اصطلاح نامه و مزایاى آن
هدف از نگارش اصطلاح نامه در مرکز دائرة المعارف، شناسایى مدخل هاى دائرة المعارف و فرهنگ نامه است. در این مرکز ابتدا اصطلاحات علوم را از کتاب هاى معتبر و مهم علوم عقلى اسلامى استخراج مى کنند. پس از تدوین روابط اصطلاح نامه، مدخل هاى اصلى و غیر اصلى از میان این اصطلاحات استخراج مى شود. این روش مزایایى دارد؛ از جمله:
1. اصطلاح نامه که داراى زبان کنترل شده و مقید است، بهترین روش براى شناسایى مدخل هاى یک علم به شمار مى آید؛ زیرا تمام اصطلاحات به کار رفته در یک حوزه معرفتى را در بر مى گیرد. شناسایى مدخل از این طریق جامعیت مدخل ها را تضمین خواهد کرد؛
2. اصطلاح نامه صرفاً شامل اصطلاحاتى است که در یک علم جایگاهى دارند. بنابراین، اصطلاحاتى که به حوزه هاى معرفتى دیگر مربوط است و با این علم ارتباطى ندارد، جزو اصطلاح نامه قرار نمى گیرد. در این صورت، اصطلاح نامه مى تواند مانع بودنِ مدخل ها را تضمین کند؛
3. چنانچه اصطلاحى در یک علم مطالب و محتوایى در حد یک مقاله ندارد و نپرداختن به آن نقص به شمار آید، در ذیل مقاله اى دیگر که مرتبط به این موضوع است به آن پرداخته مى شود. از آنجا که ساختار اصطلاح نامه انواع روابط یک اصطلاح را نشان مى دهد، مى توان مناسب ترین رابطه براى سیستم ارجاعى این مدخل ها را برگزید؛
4. از آنجا که همه اصطلاحات در ساختار اصطلاح نامه گرد آمده است، انتخاب مدخل از طریق اصطلاح نامه دقیق تر خواهد بود. وقتى همه اصطلاحات یک علم پیش روى گزینش گر خبره قرار مى گیرد، وى با مقایسه اصطلاحات مرتبط، آن دسته از اصطلاحاتى را که داراى معیارهاى مقاله دائرة المعارفى است، با دقت بیشترى برمى گزیند و نیز قلمرو موضوعى آن را مشخص مى سازد؛
5. برخى از اصطلاحات علم در حد یک مقاله مطلب ندارند، اما اگر با مدخل دیگرى که هماهنگ با آن است ترکیب شود، در حد یک مقاله خواهد بود. با استفاده از اصطلاح نامه مى توان این گونه اصطلاحات را شناسایى کرد؛
6. ساختار اصطلاح نامه نشان مى دهد که در میان اصطلاحات مترادف، کدام اصطلاح مرجح است تا عنوان مقاله قرار گرفته، اصطلاحات دیگر به آن ارجاع شود؛
7. اصطلاح نامه قسمتى از محتواى مقاله را به شکل دقیق و جامع ارائه مى دهد. نام هاى دیگر، اقسام، و اعم هاى مدخل از این نوع اند؛
8. برخى از اصطلاحات علومْ مشترک لفظى اند. شناسایى مشترکات لفظى در علوم، اهمیت خاصى دارد. یکى از مغالطه هاى رایج، کاربست مشترک هاى لفظى به جاى یکدیگر است. اصطلاح نامه به شناسایى مشترکات لفظى ـ که یکى از معیارهاى مدخل اصلى است ـ کمک مى کند؛
9. یکى از مشکلات در مقالات، ورود به مباحث مقالات دیگر است. اگر مدخل هایى که احتمال تکرار مطالب در آنها وجود دارد، شناسایى شوند، و به مقاله نویس تذکر داده شود، مى توان تا حدى از این مشکل جلوگیرى کرد. ساختار اصطلاح نامه، به شناسایى این گونه مدخل ها کمک مى کند؛ زیرا ارتباط این گونه مدخل ها یکى روابط ساختار اصطلاح نامه است و با رجوع به ساختار اصطلاح نامه مى توان مدخل هاى اصلى اى را که با مدخل اصلى دیگر مرتبط اند، شناسایى کرد؛
10. تعیین دقیق حدود مقالات، افزون بر مقاله نویسى، براى تشکیل پرونده علمى نیز مفید است.
گفتنى است که استفاده از اصطلاح نامه، به این معنا نیست که تمام اصطلاح هاى یک علم مدخل دائرة المعارفى اند. تمام مدخل هاى دائرة المعارفى یک علم، اصطلاح آن علم اند؛ اما ممکن است اصطلاحاتى مانند برخى از جمع ها و تثنیه ها، مدخل دائرة المعارفى نباشند.
منابع اصطلاحات علوم عقلى اسلامی
اصطلاحات، از منابع درجه یک و بخشى از منابع درجه دو در هر یک از رشته علمى استخراج مى شود. در مرکز پژوهشى دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، براى درجه بندى منابع، شیوه نامه اى تدوین شده که بر اساس آن، منابع به چهار دسته درجه بندى شده اند و براى هر یک از آنها تعریف و معیارهایى ارائه شده است. منابع درجه یک، آثار برجسته، ممتاز و مهم در رشته هاى علوم عقلى اسلامى اند. از جمله معیارهاى منابع درجه یک به این مورد مى توان اشاره کرد: آثار صاحبان مکتب و مشرب در علوم عقلى اسلامى، به استثناى آثارى از آنها که برجستگى خاصى نداشته باشند؛ آثار شارحان و ناقدان مشهور و تأثیرگذار در علوم عقلى اسلامى، مگر آثارى که برجستگى خاصى نداشته باشند. آثار نخستینِ هر یک از رشته هاى علوم عقلى اسلامى و آثار مهم و برجسته علوم عقلى اسلامى از صاحب نظران در آن رشته ها یا در مکاتب و فِرَق آن علوم، در صورتى که نوآورى هایى داشته باشند.
از منابع درجه دوم، آثارى انتخاب شده است که از جهت گردآورى آرا و اقوال بزرگان علوم عقلى اسلامى یا آدرس دهى به منابع فراوان یا دسته بندى مباحث و توجه به زوایاى مختلف بحث و تشریح مطالب، برجستگى خاصى داشته باشند.
کتاب هاى فوق پس از شناسایى و تأیید صاحب نظران به محققان واگذار مى شوند و آنها از این منابع، چهار دسته از اطلاعات را استخراج مى کنند:
1. اصطلاحات: مراد از اصطلاح، کلماتى اند که در آنها معناى خاصى یافت و مباحثى بر محور آنها مطرح مى شود. محققان تمام اصطلاحاتى را که همراه با تعریف است استخراج مى کنند. همچنین اصطلاحاتى را که در منبعى به کار رفته اند اما تعریفى از آنها در آن منبع ارائه نشده است، نیز استخراج مى کنند.
2. عناوین: عناوین کلمات ترکیبى اى هستند که از یک اصطلاح و کلمه دیگر تشکیل شده اند و در مقالات مى توانند محور مباحث قرار گیرند، مانند: احکام قضایا، شرایط شکل اول، خواص کم و....
3. تعاریف: تعریف، عبارتى است که مفهوم و مقصود از یک اصطلاح را روشن سازد. بنابراین، «تعریف» به تعاریف ماهوى و حد تام اختصاص ندارد. تعاریف به دو دسته تقسیم مى شوند: صریح و ضمنی. «تعاریف صریح» عباراتى هستند که به وسیله آنها مؤلف به صورت صریح و مستقیم در صدد ارائه تعریف یا تبیین مفهوم یک اصطلاح برآمده است. «تعاریف ضمنی» تعاریفى هستند که در ضمن تقسیم، با بیان تفاوت یک اصطلاح با اصطلاح دیگر یا ذکر ویژگى ها و اختصاصات و مشخصات و کاربردهاى یک اصطلاح، مطرح شده اند و مؤلف با تمسک به این شیوه در صدد ارائه تعریف یک اصطلاح است. تعاریف استخراج شده، زمینه ساز تدوین فرهنگ نامه هایى براى هر یک از علوم عقلى شده است که در آن به تعاریف، روابط اصطلاح نامه اى و برخى از ویژگى ها و احکام کلى اصطلاح اشاره مى شود. اصطلاحات همراه با تعاریف و روابط پیشنهادى به کمیته هاى علمى ارائه مى شود.
4. قواعد: مراد از قواعد، آن دسته از «اصول» هستند که به عنوان قاعده معروف شده اند، مانند قاعده فرعیه؛ یا از جمله اصول عقلى به شمار آیند که به دلیل اهمیت یا داشتن فروعات یا ثمرات مهم، یا به جهت دیگرى، در حدى هستند که به نظر محقق، کاربرد «قاعده» درباره آنها در عرفِ آن رشته بى جا نمى نماید.
ارزیابى تخصصى اصطلاح نامه و مدخل ها
مرکز دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى با هدف ارتقاى کیفى دستاوردهاى خود، براى هر یک از موضوعات تخصصى، مشاورانى متخصص و صاحب نظر در هر یک از رشته هاى علوم عقلى اسلامى دارد، که در جلساتى با عنوان کمیته هاى تخصصى، از آنها در بررسى اصطلاحات و تنظیم اصطلاح نامه، تهیه نمودار درختى اصطلاحات و انتخاب مدخل ها کمک مى گیرد.
اصطلاحات و روابط مصوب، افزون بر ارائه به صورت الفبایى، به صورت نمودارى نیز ترسیم مى شود. نمودارها نشان دهنده جایگاه اصطلاح در علم، همراه با اعم ها و اخص هاى باواسطه و بى واسطه آن هستند. در نمودار مى توان قسیم هاى یک اصطلاح را نیز شناسایى کرد. در پاورقیِ هر یک از نمودارها نام هاى غیر مشهور و نامرجح اصطلاحات نیز نشان داده مى شود.
آنچه در این نوشته به آن اشاره رفت، صرفاً ناظر به اصطلاحات علوم عقلى اسلامى است؛ اما براى انتخاب اَعلام و فِرَق، راه هاى دیگرى برگزیده شده است که در جاى دیگر بدان خواهیم پرداخت.
پى نوشت ها
1. برخى دائرة المعارف ها این نوع مدخل را «فرعی» نامیده اند؛ مثلا نک: دانشنامه جهان اسلام، اصول و ضوابط مدخل گزینى، ص17.