علي احدي*
عسکري سليماني اميري**
عليرضا صانعي***
چکيده
در علم اصول، باور جازم مکلفان قطع ناميده ميشود که گستره آن، از علم تا جهل مرکّب را دربر ميگيرد. در فصلبندي و تبيين مطالب علم اصول، به جنبه روانشناختي قطع بسيار پرداخته شده، ولي بُعد معرفتشناختي آن عمدتاً فراموش شده است. مرحوم علامه طباطبايي ازجمله کساني است که بر کتاب کفايهًْالاصول حاشيه زده است، ويژگي حاشيه مرحوم علامه اين است که بُعد معرفتشناختي قطع را پررنگ کرده است. آخوند خراساني قطع را اعتقاد جازمي ميداند که از نظر صاحب يقين مطابق با واقع باشد و حجيت آن را ذاتي برشمرده و قائل به کاشفيت براي آن است؛ اما به باور علامه طباطبايي، قطع اساساً کاشفيتي ندارد و حجيت قطع هم ذاتي نيست. ازاينرو، نوشتار پيشرو بنا دارد به قطع و يقين از منظر علم اصول و معرفتشناسي بر مبناي آخوند خراساني و علامه طباطبايي بپردازد. اين پژوهش از سنخ پژوهشهاي نظري و توسعهاي است و اطلاعات و مواد اوليه تحليل به روش کتابخانهاي گردآوري شده و با روش استدلال و نه فنون آماري، مورد تجزيه و تحليل عقلاني قرار گرفته است.
کليدواژهها: معرفتشناسي، قطع، يقين، آخوند خراساني، علامه طباطبايي، ذاتيبودن حجيت.
*. کارشناسي ارشد فلسفه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) (نويسنده مسئول) aliahadi13671988@gmail.com
**. استاد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) solymaniaskari@mihanmail.ir
***. دکتري حکمت متعاليه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) alirezasanei52@yahoo.com
تاريخ دريافت: 26/10/1400، تاريخ پذيرش: 15/01/1401